پارت پنجاه و هفتم :

- به جای این‌که با نگاه کردن صورت منو سوراخ کنی حرفتو بزن، دو ساعته منتظریم جونت دربیاد یه چیزی بگی!

مهرداد بعد از این جمله یه گاز گنده به ساندویچش زد، انگارنه‌انگار میلاد داشت با تعجب نگاهش می‌کرد که دهنش چنین قابلیتی برای باز شدن داره!
...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.